قواعد رفتار و اخلاق حرفه ای بر نحوه تقسیم وظایف وکیل و موکل حاکم است. همچنین ممکن است دولت ها قوانین خاص خود را در زمینه تقسیم وظایف داشته باشند که به طور معمول تحت عنوان “تخصیص اختیار بین وکیل و موکل” عنوان می شود.
به عنوان یک قاعده کلی این وظیفه موکل است که تصمیمات اصلی را در مورد آن ها بگیرد. وکیل موظف است مطابق خواسته موکل این تصمیمات را رعایت کند.
بنابراین وظیفه وکیل انتخاب وسایل برای تکمیل اهداف مشتری است. همچنین آن ها مسئول وظایفی هستند که شامل رویه های قانونی، استراتژی ها و تاکتیک های دادگاه است. وکیل موظف است در مورد روند کاری که طبق قانون باید انجام شود با مشتری مشورت کند و این بدان معناست که شما و وکیل شما باید درمورد آنچه می خواهید در دادگاه بدست آورید کاملاً همکاری و ارتباط کاملاً واضحی داشته باشید. به این ترتیب وکیل شما می داند که برای شرایط خاص شما چه اقداماتی را انجام می دهد.
وکیل در قبال چه وظایفی مسئول است؟
وکیل شما مسئول تصمیم گیری درمورد رویه های قانونی و راهکارهای قانونی است. وظایف وکیل عمدتاً به امور فنی، حقوقی و تاکتیکی مربوط می شود زیرا از مشتری انتظار نمی رود که از مراحل دادرسی اطلاع داشته باشد.
به عنوان مثال وکلا مسئول موارد زیر هستند:
مسائل رویه ای
اطمینان از اینکه ادعا در مهلت های قانونی شناخته شده به عنوان قانون مجازات تنظیم شده است
انتخاب مکان (محلی که در آن رسیدگی می شود)
تهیه مقالات مناسب با دادگاه
پاسخگویی به هرگونه اوراق دادگاهی که توسط طرف دیگر ثبت شده است مانند درخواست اسناد
صحبت برای مشتری در دادگاه
انتخاب هیئت منصفه
محاکمه دست زدن
فرجام خواهی در مورد شما
توصیه می شود دوره های عملیاتی که مشتری باید در تمام مراحل پرونده انجام دهد
ارتباط مرتب با موکل برای ارائه به روزرسانی ها
در واقع یک قانون تقسیم “خط روشن” بین آنچه که یک وظیفه استراتژیک یا یک موضوع اساسی تلقی می شود وجود ندارد.
موکل مسئول کدام وظایف می باشد؟
موکل مسئول تصمیم گیری اساسی در مورد پرونده خود است، از جمله:
چه نوع ادعایی برای تشکیل پرونده
اینکه آیا می توانید یک دادخواست را پیگیری کنید یا پرونده قضایی را خارج از دادگاه حل و فصل می کنید
پرونده های جنائی
چه نوع ادعایی را وارد خواهید کرد یعنی گناهکار، بی گناه، بدون مسابقه و غیره
درخواست یا رد دادرسی هیئت منصفه
اینکه آیا شما در دادگاه شهادت می دهید یا نه
شما باید وکیل خود را از جهت اصلی که می خواهید پرونده شما در آن جریان داشته باشد مطلع سازید. آن ها به همین ترتیب با پیشنهاداتی در مورد چگونگی دستیابی به هدف کلی ادعای حقوقی شما پاسخ خواهند داد. به عبارت دیگر وکیل شما قبل از اقدام در امور اساسی به اجازه موکل احتیاج دارد.
بنابراین گرچه انتظار نمی رود حتی درک اساسی از نحوه کار قانون داشته باشید اما باید ایده خوبی از آنچه انتظار دارید از دادگاه خارج شود داشته باشید. به عنوان مثال شما باید ایده این را داشته باشید که چقدر می توانید غرامت پولی را درخواست کنید و یا به چه نوع تسکیناتی نیاز دارید. این باعث می شود که تشخیص اینکه شما پرونده واقعی دارید یا دادخواست “ناخواسته” است (برای رسیدگی به آن در دادگاه بسیار پیش پا افتاده) راحت تر است.
اگر موکل با وکیل خود در مورد وظایف و مسئولیت های خود مخالف باشد چه اتفاقی می افتد؟
این وظیفه وکیل است که به تصمیمات مشتری پایبند باشد. با این حال قوانین اخلاقی وکیل بیان می کند که وکیل فقط در صورت منطقی بودن چنین تغییراتی و موافقت موکل با مشتری می تواند دامنه نمایندگی را محدود کند. مشتری می تواند در هر زمان وکیل خود را اخراج کند اگرچه این دادگاه همیشه در حال انجام است، این همیشه یک گزینه عملی نیست.
یک مثال خوب از یک اختلاف معمول بین یک وکیل و موکل، تصمیم گیری در مورد طرح یک دادخواست واقعی یا تسویه حساب در خارج از دادگاه است. همانطور که گفته شد این تصمیم مشتری است که یک دادگاه را دنبال کند یا به توافق برسد. با این حال وکیل نیز مسئولیت دارد که دعوایی غیرعادلانه یا فاقد شایستگی ارائه نکند. در این شرایط وظایف وکیل و موکل باید در مورد اینکه آیا دادخواست مبنای مناسبی برای طرح در دادگاه دارد بحث کنند.
موکل نمی تواند از وکیل بخواهد کار غیرقانونی انجام دهد و بالعکس. از طرف دیگر موکل باید از وکیل خود انتظار داشته باشد که در مورد عواقب قانونی احتمالی هرگونه اقدام قانونی بحث کند.